جدول جو
جدول جو

معنی کرچ کرچ - جستجوی لغت در جدول جو

کرچ کرچ
قطعه قطعه، تکه تکه، قاش قاش، برای مثال به تیغ اگر بکند کرچ کرچ پهلویم / به سان خربزۀ نرم دل خموشم من (سیفی بدیعی - لغتنامه - کرچ کرچ)
تصویری از کرچ کرچ
تصویر کرچ کرچ
فرهنگ فارسی عمید
کرچ کرچ
(کَ کَ)
قطعه قطعه. کرج کرج. قاش قاش. تکه تکه. (فرهنگ فارسی معین) :
به تیغ اگر بکند کرچ کرچ پهلویم
بسان خربزۀ نرم دل خموشم من.
سیفی بدیعی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
کرچ کرچ
قطعه قطعه تکه تکه: (به تیغ اگر بکند کرچ کرچ پهلو یم بسان خربزه نرم دل خموشم من) (سیفی بدیعی)
تصویری از کرچ کرچ
تصویر کرچ کرچ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قرچ قرچ
تصویر قرچ قرچ
صدای ساییدن دندان ها به هم، قرچ قروچ، دندان قروچه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کیچ کیچ
تصویر کیچ کیچ
کم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، به تدریج و تأنّی، اندک اندک، نرم نرمک، خوش خوشک، خوش خوش، رفته رفته، کم کم، پلّه پلّه، آرام آرام، خرد خرد، نرم نرم، آهسته آهسته، تدرّج، جسته جسته، متدرّج برای مثال به جمله خواهم یک ماهه بوسه از تو بتا / به کیچ کیچ نخواهم که فام من توزی (رودکی - ۵۳۰)
فرهنگ فارسی عمید
(خِ رِ خِ رِ)
حکایت صوت جویدن چیزی تر و زفت چون خیارو مانند آن. نام آواز چیزی چغر چون خربزۀ خام و نارسیده و مانند آن زیر دندان. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(کَ رَ کَ رَ)
دهی است از دهستان حومه بخش شاهین دژ شهرستان مراغه. کوهستانی و معتدل است و 90 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کُ کُ)
نام آواز جویدن قند و مانند آن. آواز چیزهای ترد و شکننده زیر دندان چون قند و نان خشک و خیار و مانند آن. (یادداشت مؤلف).
- کروچ کروچ خوردن یا جویدن، خوردن چیزهایی که زیر دندان آواز دهد مانند قند و نان دوآتشه و نان قاق و آب نبات و غیره. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(کَکَ)
بتفرقه. بهره بهره بتفاریق. تفاریق. (فرهنگ اسدی نخجوانی از یادداشت مؤلف) :
بجمله خواهم یکماهه بوسه از تو بتا
به کبچ کبچ نخواهم که فام من توزی.
رودکی.
کیچ کیچ. رجوع به کیچ کیچ شود
لغت نامه دهخدا
(غِ رِ غِ رِ)
آواز ساییدن دندان به هم با فشار. رجوع به غرچّه شود
لغت نامه دهخدا
پراگنده. پریشان. یا به کیچ کیچ. بتفرقه: بجمله خواهم یک ماهه بوسه از تو بتا، بکیچ کیچ نخواهم که فام من توزی. (رودکی) توضیح مرحوم دهخدا کیچ را به گپچ کبج (قفیز) تصحیح کرده اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرچ غرچ
تصویر غرچ غرچ
آواز ساییدن دندان به هم با فشار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کیچ کیچ
تصویر کیچ کیچ
پراکنده، پریشان
فرهنگ فارسی معین
مرغ کرچی که دارای جوجه است
فرهنگ گویش مازندرانی
صدای دندان به هنگام جویدن
فرهنگ گویش مازندرانی
مرغ کرچ
فرهنگ گویش مازندرانی
صدایی برای فراخواندن مرغ
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع خرم آباد واقع در شهرستان تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
برآمدگی دامنه ی کوه، کوه پر صخره و پرتگاه
فرهنگ گویش مازندرانی
انگشت کوچک دست
فرهنگ گویش مازندرانی
سبز قبا که نوعی پرنده است، نوعی مار قرمز رنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتع پرتاسی در حوزه ی لفور واقع در سوادکوه، صدای خنده، صدایی که از کشیدن قلیان ایجاد شود، صدای مار
فرهنگ گویش مازندرانی
ترد و شکننده
دیکشنری اردو به فارسی